من بی تو
شنبه 7 اردیبهشتماه سال 1387 21:26
خاطره من از این شعر: یادمه وقتی این شعر رو می نوشتم گریم گرفته بود اشک می ریختم شعر تموم شده بلند شدم برم یه آبی به صورتم بزنم دیدم پدرم بالا سرم وایساده برگه شعر ور از دستم گرفت شعر ور خوند تا یک ماه به من گیر داده بود کو اون کی از دست دادی کی بود... اسم نداره شاید یه روزی چند خطی بهش اضافه کنم اما خیلی دوست دارم این...